مطالـــــــــــــــب خنده دار فیسبوکی...
تاريخ : چهار شنبه 3 مهر 1392 | 9:32 | نويسنده : katayun-alone

با دوس دخترم رفتيم خونه داييم.
پسر داييم که 6 سالشِ دستشو گرفت گفت بريم تو اتاقم اسباب بازيامو نشونت بدم.
بعدِ 10 دقيقه در حالي که طرف کبود شده از خنده اومد بيرون.
ميگم به چي ميخندي؟
میگه پسر داييت بهم ميگه اون به دردت نميخوره.به هم نمياين،با هم تفاهم هم ندارين
ولي ما داريم.تازه من از اون خوشتيپترم هستم.ولش کن بيا با من دوست شوhttp://blogfa.com/images/smileys/08.gif

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

وقتي با فک و فاميلا اسم فاميل بازي ميکنم :

اسم : غلام
فاميل : غلامي
غذا : غلام پلو
ميوه : غلام سبز
شغل : غلام فروشي
شهر : غلام رود
کشور : غلامستان
گل : غلام بو
اشيا : غلام پلاستيکي
ماشين : هموني که غلام سوار ميشه ! (اسمشو نميدونم)

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

دارو عبارت است از عوارضي جانبي که بعضا اثرات درماني هم دارد

براي رفع اين عوارض جانبي داروهاي ديگري تجويز مي شوند که

خود اين چرخه را تا نابودي کامل بيمار طي مي کنند.

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

با داداشم رفتيم بوتيک اون جنسي که مي خواستم نبود

به فروشنده ميگم ببخشيد ما يه دور بزنيم برميگرديم

دادشم برگشته به فروشنده ميگه :

دروغ ميگه از صبح به ده نفر ديگه هم همينو گفته ، شما منتظر ما نباشين !

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

دماغمو عمل کردم

آوردنم خونه ، بابام هي مياد تو اتاقم ميگه حيف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادي رفت ؟

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

دقت کردين تو فيلم و سريال هاي ايراني وقتي دوتا دانشجو ميخوان عاشق هم بشن

بايد پسره اشتباها به کيف دختره بزنه تا همه

وسايلش بريزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

يه زنه تو آشپزخونه مارمولک مي بينه سريع حشره کشو ور ميداره ميزنه بهش مارمولکه ميگه خاله خاله زيربغلمم بزن!

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

يکي از فانتزيام اينه که بچه هام يه دو قلوي پسرو دختر بشن!
بعد اسم دوتاشونو بذارم "رها".
بعد که دعواشون بشه بزنن تو سر و کله ي هم ،داد بزنم بگم:

رها، رها رو رها کن!

.بعد تو دود محو بشمhttp://blogfa.com/images/smileys/17.gif

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

ديشب خواب ديدم دوست دخترم رفته زير 18 چرخ له شده در حد املت http://blogfa.com/images/smileys/08.gif

از خواب پريدم خواستم زنگ بزنم بهش ديدم شارژ ندارم داشتم ديونه ميشدم و در و ديوارو چنگ ميداختم يادم اومد دوست دختر ندارم http://blogfa.com/images/smileys/08.gif

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

 

ديشب پريشب اشکنه داشتيم

رفتيم بخوريم قاشق نداشتيم

خواستيم بخوابيم بالشت نداشتيم

رفتم خيابون ماشين زيرم کرد

يه مرد خيکي دست تو جيبم کرد

يه زاري برداشت هيچي نگفتم

دو زاري برداشت هيچي نگفتم

پنج زاري برداشت زدم تو گوشش

گوشش خون اومد

بردمش دکتر

دکتر دوا داد

دوارو دادم خورد

فرداش ديدم مرد

يه همچين چيزايي بود...

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

مامانم رفته بود کلاس تمبک خيلي هم استعداد داشت! بنده خدا تا تمبک رو ميگرفت دستش جفت داداشام ميومدن وسط خونه شروع ميکردن به حرکتهاي زورخونه اي و چرخش و رخصت پهلوون و فرصتي بهم ميگفتن که مامانم سر يه هفته ذوقش کور شد گذاشت کنار http://blogfa.com/images/smileys/08.gif

❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

امروز از تلفن عمومي زنگ زدم خونمون صدام رو عوض کردم بابام گوشي رو برداشت بهش گفتم ما پسرتون رو دزديديم 100 هزار تومن بيارين به اين آدرس و گرنه پسرتون رو ميکشيم
بابام برگشت گفت 200 تومن ميدم يه جوري بکشينش طبيعي به نظر برسه !!!!!!!!!!!
من

کودکان سر راهي

کانون فرهنگي آموزش

کاروان راهيان نور

گاج منتشر کرد

 


var showTweet = true;

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: